گالری سرگرمی6
با نام خدا
پیانو
ادامه مطلب
ادامه مطلب
درباره
جک ,
ادامه مطلب
درباره
جک ,
ادامه مطلب
درباره
جک ,
ادامه مطلب
راه حل تضميني براي افزايش سرعت اينترنت:
.
.
.
.
.
.
.
.
كابل مودمو خم كنيد، اينترنت پشت سيم جمع ميشه ...
بعد يهو ولش كنين!اينترنت با فشارمياد تو مودمتون حالشو مي بريد
تذكر : سيمو زياد نگه نداريد ممكنه اينترنت فشارش خيلي زياد شه ,بتركه كف اتاقتون اينترنتي شه :d
.
.
.
.
.
.
.
.
كابل مودمو خم كنيد، اينترنت پشت سيم جمع ميشه ...
بعد يهو ولش كنين!اينترنت با فشارمياد تو مودمتون حالشو مي بريد
تذكر : سيمو زياد نگه نداريد ممكنه اينترنت فشارش خيلي زياد شه ,بتركه كف اتاقتون اينترنتي شه :d
تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!! :)))
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه داد زن میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!!! :)))
ادمه مطلب
درباره
دانستنی ها , مطالب مفید ,
تعداد صفحات : 13
درباره ما
سلام خوبید به سایت سرگرمی 6 خوش آمدید من از شما خواهش میکنم که نظر بدهید وعضو شوید اصلا عضو الکی شید فقط عضو شید من همینارو میخوام در عوض شما هرچی بخوای تو سایت میزارم اصلا جون بخواه میزارم فقط تو نظر بده وعضو شو
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
نظرسنجی
آیا انجمن سایت را فعال کنم (لطفا رای بدهید)
کدوم شخصیت را دوست دا رید
آیا موافقید نام سایت تغییر کند؟
جملات مختلف تصادفی
آمار سایت
کدهای اختصاصی